روزمنو، محبوب ترین انجمن آشپزی و شیرینی پزی ایرانی

برگشت   روزمنو، محبوب ترین انجمن آشپزی و شیرینی پزی ایرانی > دینی و مذهبی > هزار قله ی عشق

هزار قله ی عشق

خاطرات، وصیتنامه و خاطرات همسران شهدا


User Tag List

پاسخ
 
امکانات حالات نمایش
قدیمی 2013-11-30, 01:56 PM   #21
Mitra@
مدیر انجمن
 
آواتار Mitra@
 
تاریخ عضویت: Nov 2011
ارسالها: 1,412
تشکر کرده : 3,754
تشکر شده 4,665 بار در 1,350 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
Mitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond reputeMitra@ has a reputation beyond repute
clap پاسخ: خدا می خواست زنده بمانی

نقل قول:
ارسالی توسط ماهمون مشاهده موضوع
بخوان و به اینجا برس...
جوان و آیت الله مدنی
روحانی با صفائی می گفت: مدتی بود که برای کار فرهنگی به جبهه رفته بودم.
آنجا جوانی بود بسیار با خدا و معنوی که وجودش برای همه، حتی خود من باعث روحیه معنوی بود.برای خودش یه عارف به تمام معنا بود،وقتی تعقیب نماز می خوند گوشهام رو تیز می کردم که همه رو بشنوم که حظ معنوی از دستم در نره.خلاصه تمام تلاشهای من برای کار فرهنگی یه طرف،تعقیب این جون هم یه طرف.
او شهید شد و من کنجکاوانه از دوستان صمیمیش رمز کار او را پرسیدم. به من گفتند:ما هم نمی دانیم،اما خاطره ای رو به شما تقدیم می کنیم؛
وقتی 13-14 سالمان بود قرار گذاشتیم به دیدن [COLOR="rgb(255, 140, 0)"]آیت الله مدنی[/COLOR](شهید محراب)
برویم.وقت ملاقات گرفتیم و روز موعود خدمت ایشان رسیدیم.در بدو ورود تا نگاه عارف کامل آیت الله مدنی به این دوستمان افتاد بدون سخنی شروع به گریه کردند.ما هم از همه جا بی خبر و متحیر و مبهوت یک نگاه به این دوستان و یک نگاه به حاج آقا داشتیم.
آیت الله مدنی میان گریه خود خطاب به او،این ابیات از حافظ را خواندند:
ای پیک راستان خبر یار ما بگو............ احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور....... بایار آشنا خبر آشنا بگو

آن جوان عارف هم این ابیات را در جواب آیت الله خواند:
درد عشقی کشیده ام که مپرس......... زهر عشقی چشیده ام که مپرس
گشتم در جهان آخر کار ..................... دلبری برگزیده ام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مپرس...... لب لعلی برگزیده ام که مپرس

جلسه به همین چند بیت تمام شد.
{نقل از حاج آقا مهدوی معاون سابق آقای حاج علی اکبری}
چه زیبا ماهمون جان
حسرت به دل میرم و فیضی این چنینی کجا و من کجا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
__________________
خدایا ما را ان ده
که ان به
Mitra@ آفلاین است   پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دوست گرامی Mitra@ عزیز برای این پست سودمند تشکر نموده اند :
ماهمون (2014-04-23), ياسين1 (2014-01-25)
پاسخ

کلیدواژه
قرآن, لباس, می, ماست, مسیحی, نماز, نان, کودک, کیف, کتاب, ایمان, ایران, بمانی, بندگی, بیت, جبهه, خواست, خدا, دفاع مقدس, دعا, روزمنو, رزمنده, زنده, سلامت, شهید, شهادت, شهدا, عکس


در حال حاضر کاربران زیر مشغول مشاهده این تاپیک می باشند: 1 (0 عضو و 1 میهمان)
 
امکانات
حالات نمایش

قوانین ارسال
نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
نمی توانید نوشته خود را ویرایش کنید

BB code فعال
Smilies فعال
[IMG] فعال
HTML غیرفعال

Forum Jump

موضوعات مشابه
موضوع نویسنده انجمن پاسخها آخرین نوشته
وقتي خدا بخواهد كسي زنده بماند! Rose گزارش های تصویری 5 2014-11-19 02:39 PM
عروسک های زنده rose gol عکس کودکان - Children Photography 1 2014-04-14 07:49 AM
به مجنون گفتم: " زنده بمان " ماهمون هزار قله ی عشق 31 2013-10-07 06:02 PM


Free PageRank Checker

ساعت: 07:58 AM بوقت GMT +3.5


Powered by: vBulletin Version 3.8.6
Copyright © 2000-2006 Jelsoft Enterprises Ltd.

قدرت این انجمنها در استفاده از برنامه vBulletin می باشد.
حقوق نرم افزار استفاده شده در سایت برای Jelsoft Enterprises Ltd محفوظ است.
استفاده از محتوای سایت تنها با ذکر نام و آدرس سایت مجاز است. در صورت تخلف پیگرد قانونی دارد