روزمنو، محبوب ترین انجمن آشپزی و شیرینی پزی ایرانی

برگشت   روزمنو، محبوب ترین انجمن آشپزی و شیرینی پزی ایرانی > دینی و مذهبی > هزار قله ی عشق

هزار قله ی عشق

خاطرات، وصیتنامه و خاطرات همسران شهدا


User Tag List

پاسخ
 
امکانات حالات نمایش
قدیمی 2012-12-04, 02:20 PM   #6
ماهمون
کاربر خیلی فعال
 
آواتار ماهمون
 
تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
ماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond repute

مدال های افتخار

پیشفرض پاسخ: هنوز هم می شود آسمانی بود....

شهیده نجمه قاسم پور شهیده ای که آرزوش شهید شدن بود و آخرش هم به آرزوش رسید ...
چند خط کوتاه از زندگی ایشون ( من که خودم خیلی چیزا از زندگی ایشون یاد گرفتم زندگی ایشون واقعا و به تمام معنا خدایی و الهی بوده )
خواهر ایشون می گویند:
---نجمه از نامحرم فراری بود . یه روز دارالرحمه بودیم گفت : ابجی من میخوام وقتی تو قبر بذارنم هیچ نا محرمی بالای سرم نباشه ...

---همه ی اقوام میگفتننجمه اخر شهید میشه این ارزوشه .

برادر این شهیده می گویند:
هیچ وقت هیچ نامحرمی خواهرم رو بدون چادر ندیده بود...

____ـ در ديدار خانواده شان دكتر نجمه خيلي منقلب بود . وقتي با بغض حرفش رو زد ، سيل اشك صورت همه رو پوشوند . « ضربه شديد به سر نجمه ، صورتش رو پر از خون كرده بود . وقتي حس كرد من بالاي سرش هستم با عجله چادرش رو روي بدنش كشيد و اين اولين و آخرين حركتش بعد از انفجار بود . »
____ نجمه چهار تا خصوصیت داشت :
- 1همیشه نماز شب می خوند
2- هیچ وقت نه خودش غیبت میکرد و نه کسی جلوش غیبت میکرد ) همه میدونستن که خیلی از غیبت کردن بدش میاد (
3هیچ وقت هیچ کس بدون چادرندیدش
4- خیلی خیلی درس می خوند حتی تو راه کانون ( حسینیه سید الشهدا)

____ـ مسئولِ بيدار باشِ اعضاي خانواده بود براي نمازصبح . ابتداي اذان يكي يكي همه را صدا مي زد . « نماز اول وقتش خوبه ، بلند شيد . » عادت كرده بوديم كه بين الطلوعين نجمه رو در سجده ببينيم
___امسال بعد از سال تحویل دوستان نجمه از او می پرسند چه دعایی کردی و او پاسخ می دهد :
من شهادت رو خواستم و انشالله گرفتم هم....


این شهیده در تاریخ 8/1/87 در دفتر یکی از دوستانش می نویسد :
«دوست عزیزم! خوشبختی را نه بر تخت پادشاهی بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جستجو کرد . »
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟
ماهمون آفلاین است   پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از دوست گرامی ماهمون عزیز برای این پست سودمند تشکر نموده اند :
Azijam (2012-12-04), matiti (2015-02-05)
قدیمی 2012-12-11, 03:35 PM   #7
ماهمون
کاربر خیلی فعال
 
آواتار ماهمون
 
تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
ماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond reputeماهمون has a reputation beyond repute

مدال های افتخار

پیشفرض پاسخ: هنوز هم می شود آسمانی بود....

شهیده راضیه کشاورز
شهیده ای که چهاردهمین شهید رهپویان بود هیجده روز را در بیمارستان سپری کرد و عاقبت با پهلویی شکسته به دبدار حق و حضرت فاطمه زهرا (س) نایل شد ...

___همون روزی که راضیه شهید شده،قبلش باباشون خواب بودن،راضیه تو خواب پدرشون میان و میگن بابا من خودم دوست دارم برم.امدم ازت اجازه بگیرم.پدرشونم میگن اگه خودت دوست داری برو.بعد که بیدار میشن بهشون میگن راضیه شهید شده

مادر این شهیده می گویند:
___با تمام وجود درس مي خوند ، هميشه مي گفت : امام زمان(ع) يار بيسواد نمي خواد
___علاقه زيادي به آقا امام زمان(ع) داشت . از مدرسه با يه جعبه شيريني برگشت . خوشحالي توي صورتش موج مي زد . « مامان چهله دعاي عهدم تموم شد ، از امروز يار امام زمان(ع) شدم . » پنجم دبستان بود !!
___خسته از مدرسه بر مي گشت ، وقتي مي گفتم خسته نباشي ! دستانم رو مي بوسيد و مي گفت : شما از صبح زحمت كشيديد ، من كه كاري نكردم . از حالا به بعد نوبت من ، شما بريد استراحت كنيد .
___ـ سال تحويل امسال با كانون رهپویان مشهد بود . خيلي اصرار كردم كه سوغاتي چيزي نخره . يه شيشه عطر ياس براي خودش خريده بود و از اينكه نتونسته بود كفني بخره غصه مي خورد .
عاقبت هم با همون شیشه عطر یاس و کفن کربلایی به دیدار محبوبش شتافت....
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟
ماهمون آفلاین است   پاسخ با نقل قول
کاربر زیر از دوست گرامی [ARG:2 UNDEFINED] عزیز برای این پست سودمند تشکر نموده است :
matiti (2015-02-05)
پاسخ

کلیدواژه
قرآن, می, ماست, نماز, هم, هنوز, یاس, آسمانی, حسینیه ی سید الشهدا, خدا, دعا, ذکر, شهيد, شهید, شهادت, شهدا, شود, شیراز, شعر, عطر


در حال حاضر کاربران زیر مشغول مشاهده این تاپیک می باشند: 1 (0 عضو و 1 میهمان)
 
امکانات
حالات نمایش

قوانین ارسال
نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
نمی توانید به موضوعات پاسخ دهید
نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
نمی توانید نوشته خود را ویرایش کنید

BB code فعال
Smilies فعال
[IMG] فعال
HTML غیرفعال

Forum Jump

موضوعات مشابه
موضوع نویسنده انجمن پاسخها آخرین نوشته
تصاویری شگفت‌انگیز از انوار آسمانی قطب Rose طبیعت، محیط زیست و حیات وحش 0 2010-12-31 02:11 AM


Free PageRank Checker

ساعت: 11:59 PM بوقت GMT +3.5


Powered by: vBulletin Version 3.8.6
Copyright © 2000-2006 Jelsoft Enterprises Ltd.

قدرت این انجمنها در استفاده از برنامه vBulletin می باشد.
حقوق نرم افزار استفاده شده در سایت برای Jelsoft Enterprises Ltd محفوظ است.
استفاده از محتوای سایت تنها با ذکر نام و آدرس سایت مجاز است. در صورت تخلف پیگرد قانونی دارد